سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

مصائب غروب روز عاشورا

شاعر : فرشید یار محمدی
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن
قالب شعر : ترجیع بند

غـروب بود هراسی به خیمه گاه افتاد            غـروب بود که در بیـن قـتـلـگـاه افتاد

نگاش سمت حرم بود و بر زمین می‌خورد            پـنـاه اهـل حـرم بود و بـی پـنـاه افـتـاد


و هاتفی که صدا زد نبرد مغلوبه ست            و لشکری که به سمت تنش به راه افتاد

و آهِ مــادری بــالا گـرفـت تـا ایـنـکـه            مـسـیـر شـمـر حـوالیِّ قـتـلـگـاه افـتـاد

حسین در دل مقتل دست و پا می زد

به نـالـه زیـنـب او وا محـمـدا می زد

نـوشتـه‌اند به گـودال هـم دعـا می‌کرد            مـسـیـر تـوبـه بـرای سپـاه وا می‌کـرد

نـوشتـه‌انـد که زیـنـب به قـتـلگـاه آمـد            و این خودش طلب اوج روضه را می‌کرد

رسیـد و دیـد سپـاهی گرفـته اطرافـش            چه صحنه‌ای به دل خواهرش چه‌ها می‌کرد

هنوز امید به این داشت تا رهاش کنند            چـقـدر بابت این امـر یا خـدا می‌کـرد

ولی تمام امیـدش گرفت رنگ خـزان            همین که دید سنان نیزه دست و پا می‌کرد

چقدر روضۀ گودال با سنان سخت است            و کاش قبل سنان شمر سر جدا می‌کرد

حسین در دل مقتل دست و پا می زد

به نـالـه زیـنـب او وا محـمـدا می زد

نقد و بررسی

بیت زیر به دلیل مستند نبودن و مغایرت با روایات معتبر تغییر داده شد! لازم به ذکر است همانگونه که در کتب نفس المهموم ص ۳۳۱، وقایع الایام ص ۴۵۹، ناسخ التواریخ ص ۵۰۷، پژوهشی نو در بازشناسی مقل سیدالشهدا ص ۲۷۰ و ... آمده است تا قرن دهم هیچ نامی از ذوالجناح نیست و این نام برای اولین بار در کتاب روضة الشهدا آمده است، جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین‌جا کلیک کنید.



غـروب بود هراسی به خیمه گاه افتاد            غروب بود که از پشت ذوالجناح افتاد